loading...
پایگاه جامع جوانان علمدار امام حسین (ع)
عشاق الحسین بازدید : 150 دوشنبه 1392/03/06 نظرات (0)

 

سيد بزرگوار جناب آقاي سيد محمد جعفر نقل مي‏کند: يک سال به همراه مرحوم والده به کربلا مشرف شدم، والده سخت مريض شد، مريضي مادرم چهل روز ادامه داشت و به خاطر مداواي آن مقروض شدم. در اين چند روز هيچ کمکي از اطراف به من نشد، به ناچار به حرم مطهر امام حسين عليه‏السلام رفتم و بالاي سر حضرت ايستادم و عرض کردم: آقا جان! شما که جريان حقير را مي‏دانيد، پس به داد من برسيد. 

 

42.jpg

 

وقتي از حرم آقا خارج شدم پس از اين که چند قدم راه رفتم مرحوم آيةالله آقا ميرزا محمد تقي شيرازي (اعلي الله مقامه) به من رسيد و گفت: شما از طرف ميرزا سفارش شده‏ايد که هر چه نياز داريد به شما بدهم. به او گفتم: تا چه اندازه مي‏توانيد مرا کمک کنيد؟

مرحوم شيرازي گفت: هر چقدر که احتياج داريد مشخص کنيد، آن‏گاه ايشان مقدار زيادي پول به من دادند و قرضي که داشتم ادا کردم و تا زماني که در کربلا بودم تمام مخارج و بدهي‏هاي من داده شد. ( داستان‏هاي شگفت. )

 

 منبع: کرامات حسينيه و عباسيه  ؛ موسي رمضاني‏پور  نوبت چاپ: هفتم تاريخ چاپ: زمستان 1386 چاپ: محمد (ص) ناشر: صالحان  صفحه 63

درباره ما
Profile Pic
هیئت جوانان علمدار امام حسین (ع) اصفهان - بهارستان
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 41
  • کل نظرات : 11
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 42
  • آی پی دیروز : 88
  • بازدید امروز : 47
  • باردید دیروز : 100
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 147
  • بازدید ماه : 335
  • بازدید سال : 3,236
  • بازدید کلی : 84,052